مصاحبه ی مجله ی استار با جونگی
● بالاخره بهار ۲۰۲۴ اینجاست. اخیرا چه کارایی میکردین؟
▪︎ خب سال نو شروع شده. همگی سال نوتون مبارک. (میخنده) من در تایلند به استقبال سال نو رفتم جایی که اومدم تا جایزه ی دسانگ برای Seoul music awards رو اهدا کنم. بعد مراسم یکم بیشتر موندم تا از تعطیلات شخصی لذت ببرم. طی سفرم خاطرات خوبی ساختم؛ شخصا با طرفدارهای تایلندی که مدت ها بود ندیده بودمشون احوال پرسی کردم. خب شروع سال برای من خیلی پرانرژی و شاد بود. اخیرا، سعی میکنم که در حین خوندن فیلمنامه، بفهمم چطور این سال رو به روش معناداری سپری کنم. و چیزهای مختلف دیگه ای توی ذهنمه. دارم تمام تلاشم رو میکنم تا یه سال عالی رو نه فقط برای خودم بلکه برای همه ی افرادی که کنارم هستن ، بسازم.
● استقبال دوباره از بهار چه حسی داره؟
▪︎ انگار سالی گرم تر و پربارتر از سال های دیگه منتظرمه و ازم استقبال میکنه. من کاملا انرژی تمام چیزهایی که دارن دوباره بیدار میشن و اماده ی خوشامدگویی به روزهای باارزش تر پیش رو هستن رو احساس میکنم.
● چی باعث میشه حس کنین بهار اومده؟
▪︎ وقتیه که برای دویدن میرم بیرون؛ وقتی خورشید گرم میتابه و از نگاه توی چهره ی مردم و از لبخندشون وقتی میدون و از مناظر اطرافشون لذت میبرن، متوجه میشم که مردم اروم تر بنظر میان . وقتیه که میرم بیرون، ‘اه بهار شروع شده’ و گرمای بهار رو احساس میکنم.
● اخر سال گذشته شما همراه تیم استار برای عکسبرداری به هنگ کنگ رفتین. به زودی طرفدارهاتون فوتوبوک های خودشون رو دریافت میکنن. چه حسی داره؟
▪︎ یکبار دیگه، با تشکر از شمایی که صبورانه هر سال برای این فتوبوک صبر میکنین، تونستم جاهای جدیدی رو ببینم و خاطرات ارزشمندی بسازم. عمیقا سپاسگزارم و برای به اشتراک گذاشتن این خاطرات با طرفدارهام نمیتونم از این شادتر باشم. این بار هم، کارکنان -کسایی که باهام کار کردن و مدتهاست برای من مثل یه خانوادن- سخت تلاش کردن، به این امید که این فتوبوک یه هدیه ی باارزش برای طرفدارها باشه. پس لطفا منتظرش باشین.
● خاطرهانگیز ترین لحظه در عکسبرداری هنگ کنگتون چی بود؟
▪︎ هر موقع برای کار از هنگ کنگ دیدن میکردم، اغلب فقط فعالیت های برنامه ریزی شده رو دنبال میکردم و تقریبا فورا به کره برمیگشتم. خب از اینکه به خوبی از هنگ کنگ لذت نبردم با اینکه چند بار به اونجا رفتم، پشیمون شدم. اما این بار همچین اوقات شادی داشتم چون تونستم بیشتر درباره ی فیلم و فرهنگ هنگ کنگ که توی نوجوونیم به عنوان “بچه ی سینمای هنگ کنگ” با بازدید از لوکیشن های مختلف عاشقش شدم ، جایی که بازیگرهای مورد علاقم اونجا فیلمبرداری داشتن رو ببینم، حس کنم و به یاد بیارم. این سفر واقعا لذت بخش بود چون یکی از عکاس های فتوشات با اشتیاق درباره ی تاریخچه و داستان پشت هر نقطه ای که بازدید کردیم توضیح داد.من از اون مکانها و داستانها که در گذشته، حال و اینده در کنار هم وجود دارن، کلی الهام گرفتم. شرم اوره که هنوز مکان هایی وجود داره که ندیدم، بنابراین این زمانی بود که مجبورم کرد که بیشتر از اون مکان ها بازدید کنم و بیشتر درباره ی اونها یاد بگیرم
● هیچ جای خاصی توی هنگ کنگ هست که بخواین دوباره ازش بازدید کنین؟
▪︎ برای من فراموش نشدی ترین مکان، خیابان ستاره هاست، که یه گردشگاهیه که مشرف به بندرگاه ویکتوریا در کلونه. هم نگاهی اجمالی به داستان پشت ستاره های هنگ کنگی که خیلی دوستشون دارم و هم یه چشم انداز زیبا و باشکوه از مناظر هنگ کنگ. متاسفانه عکسبرداری اجازه نداد بیشتر بمونم، ولی میخوام دوباره برم. همچنین بهم گفتن که این یه نقطه ی عالی برای دیدن سمفونی نورهاست که برای مناظر شبانه ی نفس گیرش شناخته شدست. شرم اوره که فقط وقتی داشتم با ماشین میرفتم تونستم نمایش رو ببینم. قطعا میخوام به عقب برگردم و برای لذت بردن از اون وقت بذارم.
● وقتی خواننده ها فتوبوک خودشون رو دریافت کردن میخواین به چی توجه ویژه ای داشته باشن؟
▪︎امیدوارم اونها برای فهمیدن اینکه دیدن لی جونگی که با حس و حال هنگ کنگ یکی شده چه حسی داره، هیجان زده باشن – به عنوان بازیگری که به یاد داره در نوجوانی چقدر عاشق احساس با شکوه و عرفانی فرهنگ هنگ کنگ بود و به یاد داره چطور اون بازیگر های هنگ کنگی جنبه های اشفته در عین حال زیبای جوانی رو از طریق فیلم ها در اون زمان منتقل کردن. عکسبرداری مطمئنا محور اصلی عکسبرداری بود اما در عین حال زمانی بود که کلی کنجکاو شدم:”اگه قرار بود اینجا بازی کنم، چه شخصیتی قرار بود بازی کنم و چطور؟” حیف شد که فقط میتونم یه بخش از هنگ کنگ رو بهتون نشون بدم. هنوز امیدوارم که فتوبوک ها بتونن هدایایی باشن که یه نیم نگاهی از زیبایی هنگ کنگ رو بهتون نشون بده.
● از زمان پایان سریالتون <شمشیر ارامون> بنظر میاد دارین از استراحت ارومی لذت میبرین و در عین حال خودتون رو سرگرم عکسبرداری استار، فن میتینگ ژاپنی، مراسم جوایز و بیرون رفتن با همکارهاتون کردین.
▪︎در حقیقت، تمام سال رو با نگرانی دائمی درمورد کار روی صحنه گذروندم بدون اینکه زمان خصوصی زیادی داشته باشم، چون زمان استراحت کوتاهی بین <زندگی دوباره ی من> و <شمشیر ارامون> داشتم. میخواستم به مردمی نزدیک تر بشم که برای بهبود از این شرایط خسته چه ذهنی و چه جسمی، میتونن بهم کمک کنن. بنابراین از اواخر سال پیش تا اوایل امسال، عمدتا برنامه ریزی کردم با انواع و اقسام ادمها مثل همبازیهام و کارکنانی که باهاشون کار کردم، همچنین دوستانی که چند سالی هست ندیدمشون، بیرون برم. با هم غذا خوردیم، نوشیدیم و درباره ی چیزهای مختلفی گپ زدیم. میتونین بگین این روش من برای “خالی شدنه” اما همچنین فهمیدم برای پر کردن ذهنم به وسیله ی دیدن رو در روی مردم به زمان نیاز دارم. پس من به ایجاد موقعیت هایی برای اون ادامه دادم و خیلی سرم خیلی شلوغ شد و اینجا نقطه ای بود که فهمیدم من واقعا خیلی دلم برای این ادمها تنگ شده بود. فکر میکنم اوقات رضایت بخشی داشتم.
● چیز جدیدی برای بهار جدید شروع کردین؟
▪︎چیز جدیدی نیست، اما دوباره دویدن در بیرون خونه رو شروع کردم. زمستون خیلی درمورد سرما نگران بودم، پس توی باشگاه دویدم که فهمیدم خیلی خفه کننده و خسته کنندست. میخوام دوباره با شادی دویدن رو شروع کنم و دنیا و مردم رو اون بیرون ببینم. این یه روش واقعا عالی برای رهایی از تمام افکار و نگرانی ها و سازماندهی ذهنتونه(میخنده). اگه ممکن باشه، میخوام امسال جوجیتسو رو هم از سر بگیرم. گاهی میتونه ناامیدکننده باشه چون خیلی نگران [انتخاب] پروژه ی بعدیمم و چیزهایی وجود داره که روشون کنترلی ندارم. اما این تمایل رو دارم که با افراد خوب روی یه پروژه ی خوب کار کنم و بهتون بگم که شروع جدید من چیه. پس امیدوارم در این مورد هم حمایتم کنین.
● چیزی هست که این روز ها جونگی رو خوشحال کنه؟
▪︎شاید به این خاطره که یه بهار دیگه پر از گرما و انرژی برگشته، چون میخوام برم بیرون توی دنیا و بیشتر فعالیت کنم. پس از برنامه ریزی و فکر کردن درموردش لذت میبرم. عاشق ورزش کردم و کار رو هم دوست دارم، اما الان دارم سعی میکنم به خودم اجازه بدم که تا زمان شخصی بیشتری داشته باشم و ازش لذت ببرم. در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگیم، به شدت سعی کردم تا خودم رو وقف کار کنم. بعد بیشتر به این فکر کردم که میخوام بیشتر ارامش داشته باشم و با ذهنی باز با دنیا رو به رو بشم. این روز ها از اینکه میبینم منعطف تر و اروم تر شدم خوشحالم و فکر میکنم ‘ حدس میزنم امادم تا فرصت هایی برای تجربه ی چیز های جدید بسازم’
● تماشای تو، لی جونگی من رو به یاد کلماتی مثل ‘زندگی، عشق، بازیگری، دویدن و ….’ میندازه. فکر میکنی توی زندگی روزمره چه چیزی از همه مهمتره؟
▪︎ ارزشمندترین چیز برای من ‘مردم’ هستن. به همین دلیل میخوام انتظارات کسانی که کنارم ایستادن، به من باور دارن و دوستم دارن براورده کنم و میخوام شخصی بشم که میتونه به اونها قدرت بده و الهام بخششون باشه. به خاطر همینه همیشه نگاهم به اون ادمهاست. من معتقدم که تک تک لحظه های زندگیم فقط به من تعلق نداره. ارزو میکنم بتونم جوری زندگی کنم که بتونم برای کسانی که برای ادامه ی زندگی کمکم کردن، جبران کنم .
● توی روتین روزانتون خط قرمزی دارین؟
▪︎در طول زمستون نتونستم به درستی به روتینم پایبند باشم، اما دوباره پایبندی بهش رو شروع کردم. برای سالها، روتینم این بود که همیشه صبح بیدار بشم، با مدیتیشن ذهنم رو پاکسازی کنم و برای ۱۵، ۳۰ دقیقه یا یک ساعت بدوم. من فهمیدم که شروع یک روز پرانرژی راه بهتری برای استفادهی حداکثری از روز نسبت به شروع بدون حس و فعالیته. مهم تر از همه، دویدن فواید قابل توجهی مثل بهبود گردش خون و پاکسازی کل بدنتون داره. بیشتر از هر چیزی به پاکسازی ذهن کمک میکنه. البته که بدنم هم احساس سبکی بیشتری داره و اینطوری روزم رو شروع میکنم.
●اخیرا فیلم یا سریالی بوده که شدیدا تحت تاثیرش قرار گرفته باشین؟
▪︎من واقعا از فیلمیبه نام “The Creator ” از کارگردان گرت ادوارد لذت بردم . من با این فرض که این یه سریال علمی تخیلی بی حسه رفتم سمتش اما مشخص شد که یه الهام بخش عالیه. شخصا به هر حال عاشق ژانر علمی تخیلیام، اما این یکی خط داستانی بسیار متراکم و ویژوال باکیفیتی داره و از طریق یک لنز ظریف از زوایای مختلف به احساسات مختلف نگاه میکنه که واقعا دلچسب و جذاب بود. میتونم احساس کنم که روی این فیلم درباره ی اینده ی بشریت به شدت فکر شده. پیشنهاد میکنم شما نگاهش کنین.
● توی سفرتون به عنوان یه بازیگر فکر میکنین الان کجا ایستادین؟
▪︎فکر میکنم الان نیمه ی راه حرفهام هستم. چالش فقط این نیست که توی این موقعیت باید سر صحنه بین نسل قدیم و جدید تعادل ایجاد کنم بلکه همچنین باید در مورد حس و فکرم درمورد ایده پردازی خودم نسبت به موقعیت و شرایطی که توش هستم،واقع بین باشم. مهم تر اینکه به عنوان یه بازیگر برای مدت طولانی جلوی چشم عموم بودم، پس یه سری نگرانی مبهم درمورد اینکه به عنوان یک بازیگر چطور بقیه ی دوره ی حرفه ایم رو با کارهای جدید در اینده پر کنم رو دارم. درحالی که تجربه ی زیاد بهم اعتماد به نفس داده، در عین حال جدا شدن از منطقه ی امنِ اشنای وجودم بهم استرس میده. ولی فکر نمیکنم هیچ پاسخ درستی برای اینکه چطور خودم رو ازش بیرون بکشم وجود داشته باشه.(میخنده) حس میکنم در نقطهای هستم که هنوز کلی چیز هست که میتونم به مردم نشون بدم و بسازم. همچنین نقطه ایه که حس میکنم کلی چیز هست که میخوام بهشون برسم.
● کی ناگهان میفهمین که شادین؟
▪︎وقتی که حس میکنم مردمم هنوز بهم نگاه میکنن و هنوز باهام صحبت میکنن، هنوز ازم انتظار دارن و زمانی رو که با من میگذرونن براشون عزیزه. اون موقعست که فکر میکنم ‘ حتی اگه توی زندگی یکم نسبت به خودم سختگیر و خشن بودم اما زندگی تقریبا خوبی دارم.’ وقتی یکی از این لحظه ها رو دارم میفهمم که ‘این واقعا یه زندگی شاد نیست؟’ چون اون موقع میفهمم که زندگی شاد تر و ارزشمند تری نسبت به زندگی که توش تنها باشم دارم، به سختی کار کنم و به خاطر نگرانی ها یا محدودیت های غیرضروری از مردم فاصله بگیرم، دارم
● کِی گاهی احساس تنهایی میکنین؟ چطور باهاش کنار میاین؟
▪︎فکر کنم وقتی فهمیدم ‘دیگه الان حسابی یه سونبه شدم؟’ (میخنده) گاهی که میفهمم توی دنیایی زندگی میکنم که از بعضی مردم متفاوته، با یه سبک زندگی که با مال اونها فرق داره با خودم میگم ‘اه تقریبا احساس تنهایی میکنم.’چطور باهاش کنار میام؟ سادست: سعی میکنم اونها رو بفهمم، چشم ازشون برندارم ، تا زمانی که اونها قلبشون رو به سمتم باز کنن صبر کنم و یاد بگیرم. فرصت یا موقعیتی که اتفاقی اول بدست اوردم اصلا مهم نیست. هیچ چیز ارزشمندتر از ساخت یک رابطه با اون ادم ها نیست. وقتی راهی پیدا کردم که دیوار بین خودمون رو بشکنم و به هم نزدیک بشیم، تمام سعی و تلاشم رو میکنم بهتر خودم رو نشون بدم. سعی میکنم براش وقت بزارم.
● اخیرا سعی کردین تنهایی اشپزی کنین؟
▪︎تنهایی که نه اما خواهرم بهم یاد داده که چطوری کیمپاپ کتو درست کنم، خب اخیرا این کاریه که انجام میدم. بهترین چیز دربارش اینه که هر چیزی که میخوام میتونم بهش اضافه کنم و همچنین درست کردنش سرگرم کنندست، بنابراین غذای خیلی لذتبخشیه.(میخنده) لازم نیست بگم برای سلامتیتون خوبه. از اونجایی که از برنج استفاده نمیکنم، درست کردنش خیلی سخت و پرزحمته و اماده سازی زیادی لازم داره. همچنین، با وجود کار زیادی که روش انجام میدین ممکنه خیلی خوشگل بنظر نیاد. اما بازم یکی از لذت بخش ترین غذاهاییه که درست کردم. توفو بیش از حد اب داره بنابراین الان فقط از تزئین تخم مرغ استفاده میکنم.
● نقشی هست که هنوز بازی نکرده باشین اما دلتون میخواد انجامش بدین؟
▪︎در این مرحله نمیخوام چیز خاصی رو به زبون بیارم. میخوام هر نوع نقشی که هنوز بازی نکردم رو بازی کنم. میخوام یه تصویر جذاب از یه شخصیت نفسگیر و سرزنده توی یه داستان به نمایش بزارم. هنوز زمان زیادی در پیشه، پس سخت تر و بیشتر تلاش میکنم تا بتونم این فرصت رو داشته باشم.اگه ممکن باشه عالی میشه که بخشی از پروژه ای باشم که بهم اجازه بده احساسات شخصیت رو با حوصله و دقیق بسازم و یه تصویر متراکم و جمع و جور نشون بدم.(میخنده) همچنین منتظر یه رمانتیک ملودرامم که طرفدارهام دوست دارن من رو توی اون ببینن. (میخنده)
● برنامه ها و ارزوهاتون برای ۲۰۲۴ چیه؟
▪︎هدفم برای امسال اینه که اروم پیش برم و سخت نگیرم، یه پروژه ی خوب شروع کنم و به خوبی تمومش کنم. مهم تر از همه، امیدوارم بتونم زمان بیشتری با طرفدارهام جدای از کارهای بازیگریم بگذرونم. خیلی حس تاسف و ناراحتی داشتم که نتونستیم توی این زمان طولانی برای هم وقت بزاریم. حالا که چیزها بهتر شدن، تمام تلاشم رو میکنم که تا یه فرصت خوب ایجاد کنم.(برای دیدن طرفدارها) سال بهتری نمیشه اگه به جای اینکه یه سری هدف خاص و بزرگ داشته باشم، وقتم رو صرف چیزهایی کنم که همیشه توشون خوبم؟(میخنده)
● در اخر، به خواننده های استار چی میخواین بگین؟
▪︎پارسال هم با تشکر از عشق و حمایت شما تونستم زمان واقعا فوق العاده ای رو بسازم. به سخت کار کردن ادامه میدم و و سعی میکنم ادم و بازیگر خوبی باشم اینطوری میتونم بهتون زمان و خاطرات خوبی رو هدیه کنم. از ته قلبم دعا میکنم که سالم و سلامت باشین و هر کاری انجام میدین و ارزو میکنین به محقق بشه و توی سال جدید خوشحالتون کنه. امیدوارم توی سال جدید بیشتر ببینمتون و ارزو میکنم سال جدید شادی داشته باشین. مثل همیشه عاشقتونم!