مصاحبه ی جونگی با مجله ی Cosmopolitan +فایل پی دی اف مصاحبه
لی جونگی که به طور باورناپذیری جذابه
اون حالت پرحرارت چشماش،خصلت باارزششه
متن مصاحبه ادامه…
+ تنها ده روز از اتمام سریال “وکیل بی قانون” گذشته
– احساس پوچی میکنم. این روزا جز وقتیایی که ورزش میکنم بقیه روز میمونم خونه و دراز میکشم. حس و حال هیچ کاری و ندارم. اون بازه زمانی که نیازه از قالب کاراکترم دربیام تو هرکار متفاوته ولی فکر میکنم اینبار یکم زمان میبره از قالب بونگ سانگ پیلی که بازی کردم، دربیام. فکر میکنم به ویژه بیشتر به خاطر اینه که عشق و شور و هیجان زیادی رو یه جا تو ایفا کردن این نقش به دست آوردم. ما (بازیگران و کارکنان) حتی درباره اینکه چقد آرزو داریم ای کاش فصل دوم هم داشت شوخی میکردیم. امیدوارم بونگ سانگ پیل مدت بیشتری تو ذهن ها بمونه. میخوام یه کم بیشتر جای اون زندگی کنم. این فکرم میکنم که از اون مدل کاراکتراست که به این راحتیا نمیشه تو آینده باز ببینمش.
+ ایفای نقش کردن دوشادوش بازیگرایی با این حجم از جذبه و ابهت مثل چوی مین سو و لی هی یانگ تو این پروژه، چطور بود؟
– قبل از شروع فیلمبرداری، چنان فشار شدید روم بود و دلهره ای داشتم که حتی نمیتونستم بخوابم همش خوابش و میدیدم. تو سریال، قرار بود در برابر ارشدام چوی مین سو و لی هی یانگ قرار بگیرم، حتی آخر سر هم در مقابل اونا پیروز بشم. برای همینم سفت و سخت بهش فکر کردم که چجوری این نقش و در بیارم که کوبنده و قانع کننده به نظر بیاد. راستش اونا یه انرژی درجه یکی و پخش میکنن. در نهایت، خوشبختانه، اونا مایل بودن همگام با ریتم من بازی کنن. خصوصا چوی مین سو ایده های زیادی و مطرح کرد. اون مسائل از چنان نمای وسیع و کلی نگاه میکنه که حتی تو مجموعه بهش میگفتن “کارگردان چوی”. احساس میکنم حتی بیشتر به این خاطر بود که جذب بونگ سانگ پیل شدم چون به تنهایی نساختمش بلکه با ارشدام که باهام کار میکردن اونو ساختم. برای همین کار خیلی شاد و پر هیجانی بود.
+ تو هر مصاحبه ای که داشتید، شما گفتید دارید خیلی به این که چطور با طرفداران ارتباط برقرار کنید و حفظش کنید فکر میکنید.
– من همیشه سر هر پروژه ای که کار میکنم، حسابی به ریز و درشت این قضیه فکر میکنم. گمونم، باید کارمو تو سبکی متفاوت از اونچه تا حالا انجام دادم انتخاب کنم تا بتونم با طرفدارا ارتباط برقرار کنم، درسته؟ چون تاحالا کلی کار پیچیده و پررمز و راز بازی کردم. “وکیل بی قانون” ریتینگ خوبی و کسب کرد چون معیارهای بالای برنامه های سرگرمی رو داشت. اما وقتی کامنتای مقالات خبری رو میخوندم، واکنشایی مثل “لی جونگی رو خیلی وقته ندیده بودم. اون برگشته؟” و دیدم. دیدن همچین واکنشایی منو به این فکر فرو برد که واقعا ارتباط قوی با عموم مردم نداشتم. با وجود اینکه من هر سال بی وقفه دارم کار میکنم، مردم هنوزم درست حسابی اینو نمیدونن. نمیدونم اگر من اشتیاق و تمایلمو برای نشون دادن خیلی چیزا در قالب بازیگری کم کنم، اما در عوض یه ژانر جدید رو امتحان کنم، جایی که میشه به خودم آسون بگیرم. اگر اجرای یه کم شادتر و راحتتر رو نمایش بدم، احتمالا جلب کردن نظر مردم و برام راحتتر نمیکنه؟!
+ خیلی وقته تو فیلما ندیدمتون.
– درسته. دلم میخواد یه اجرای طبیعی و عادی یا یه اجرای راحت رو تو فیلما نشون بدم. اما ژانرهایی که بهم پیشنهاد میشه خیلی محدوده. بهم گفتن که صنعت فیلم خودش فکر میکنه “لی جونگی همچین نقشای راحتی رو قبول خواهد کرد؟” به خاطر همینم بیشتر و با دقت بهش فکر میکنم.
+ شما اغلب به عنوان بازیگر سختکوشی که حداقل سالی یک پروژه را انجام میده، شناخته شده اید.
– بعضی از مردم ازم میپرسن چرا بیشتر از یه کار رو انجام نمیدم. چون حتی اگر سالی یک پروژه انجام بدهم، لزوما نتیجه موفقیت آمیز نمیشه. هر دفعه که سریالم پخش میشه، همیشه روز بعدش ریتینگ و کامنتا رو چک میکنم. و پیگیر نتایج هستم و با کارکنان درمیون میزارم. بیشتر به این فکر میکنم که “ چکار باید بکنیم تا نتیجه بهتری بگیریم؟” تا به این موضوع که ما حسابی تلاش کردیم پس هرچی باشه مهم نیست ما نتیجه خوبی خواهیم گرفت. این همون احساس مسئولیت و وظیفه است که به عنوان یه بازیگر نقش اول احساس میکنی.
لی جونگی بدنش را با جوجیتسو قوی و نیرومند ساخته است
+ سال بعد حاکی از اینه که ۱۵ سال از زمان شروع بازیگری شما میگذرد. وقتش نرسیده رو مدل بازی که میخواید تاکید و پافشاری کنید؟
– اصلا نمیتونم همچین کاری کنم. شخصیتم اینجوریه. به جای پیش قدم شدن و هدایت کردن آدما اونم فقط به این خاطر که نقش اول هستم، ترجیح میدم وقتایی که هر اختلاف نظری وجود داره بیام و بین افراد میانجیگری کنم.
+ شما یه مصالحه گری؟
– کاملا. این تمایل من به صلح، مردم اطرافمو زله کرده.
+ برای همینه کاملا عاشق جوجیتسو شدید ؟ ورزشی که به نسبت کمتر تهاجمیه.
-شما هم تو جوجیتسو حمله میکنید. البته شانس صدمه زدن به حریفت تو جوجیتسو کمتر از سایر ورزش های رزمی ضربه ای است و وقتی احساس خطر کردید به هم علامت میدید. از اونجا که جوجیتسو یه هنر رزمی گلاویزیه و جز هنرهای رزمی ضربه ای نیست، میتونید تغییر در قدرت و متوجه بشید، سرعت و حفظ کنید و زمانی که با برخورد بدنتون با حریف درگیر میشید میتونید تکنیک ها رو بین هم رد و بدل کنید. جوجیتسو همچین ورزش جذابیه. چون در حین آموزش میتونید بدن و ذهنتون و همزمان با هم پرورش بدید. انجام دادن جوجیتسو بهم فهموند که چرا عاشق هنرهای رزمی ام و چرا اینقد آدم صبوریم.
+ چه وقتایی احساس میکنی خیلی صبوری؟
– برای مثال ، اصلا از جای خودم تکون نمیخورم صبر میکنم. حتی اگر قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شه، مجبور شم مثلا برای ۱۰ ساعت صبر کنم. ممکنه یه کم غرغر کنم اما درست همون موقع به این فکر میکنم “حتما یه دلیلی داره”. وقتی حس میکنم عصبانیم، به راحتی با خنده ازش رد میشم و بیشتر بازیگوشی میکنم.
+ فکر میکنم انرژی زیادی به مجموعه میدی.
– وقتی کاری نمیکنم، احساس سنگینی و خواب آلودگی پیدا میکنم. تو مجموعه حتی گذر زمانم نمیفهمم. تو این پروژه، من یبار دیگه با کارگردان اکشنی که دوست ده سالمه کار کردم و اون بهم گفت “وقتایی که دیوونه و شیفته چیزی میشی و دوست دارم” . وقتایی که شیفته چیزی بشم فقط تو اون لحظه، اونو میبینم. مهم نیست دیگران چی بهم میگن، نمیتونم چیز دیگه ای رو ببینم.
+ مثل وقتایی نیست که عاشق کسی میشید؟
– درسته. اما به گمونم تو کار دیوونه تر از وقتیم که عاشق میشم.
او با چشمانش هم بی اعتنایی و هم غم و اندوهی شدید را منتقل میکند
+ از این گذشته، شما ستاره ای با فندومی بزرگ هستید. با اینهمه از طریق فن میتینگ ها با طرفدارانتون ارتباط مستقیم برقرار میکنید. فکر میکنم شما کاملا تبدیل به فردی معصوم و پاک میشید.
– درسته. حتی طوری حرف میزنم انگار جوون شدم. طرفدارایی که دوستم دارن سلیقه های متفاوتی دارن. بعضیا دوس دارن منو به عنوان یه بازیگر جدی ببینن در حالیکه یه عده از طرفدارا عاشق اون مدل هستن که مثل یه بچه بشاش و سرزنده ام.
+ با تماشای سریال، فکر میکنم، بازیگر لی جونگی هیچ وقت پیر نمیشه.
– راستش دیروز حسابی سورپرایز شدم. با یکی از کسایی که جوجیتسو یاد میگیرم دیروز صحبت میکردم و فکر کرده بودم ازم بزرگتره. برای همین بهش گفتم برادر بزرگتر. اما وقتی صحبت و ادامه دادیم. بهم گفت سال ۱۹۸۵ بدنیا اومده و ازم کوچیکتره. وقتی فهمیدن چند سالم بوده آدمای دوروبرم همه خیلی سورپرایز شدن و یهو جو آروم و سرد شد. و بعد من یبار دیگه فهمیدم ۳۷ سالمه. چون به صورت طبیعی دائم سنمو فراموش میکنم. هه هه هه
+ اون چیه که کوچیکه ولی برای جونگی یه شادی مسلمه؟
– جوجیتسو، شرشر عرق ریختن، دوش گرفتن و نوشیدن یه لیوان آبجو درحالیکه دارم تکنیکایی که امروز یاد گرفتم و تو ذهنم مجسم میکنم و تماشای ویدیو ورزشکارای مورد علاقه ام. اووف، واقعا خوشحالم و بهم خیلی خوش میگذره وقتی این روزا این کارا رو انجام میدم.
+ بدون شک، شما بازیگر پرکاری هستید. برای همین فکر میکنم از قبل درباره پروژه بعدیتون تصمیم گرفتید، اگرچه تازه سریالتون تموم شده.
– یه نگاه خوب دقیق به فیلمنامه هایی که بهم پیشنهاد شده کردم. نمیتونم وقتی وسط پروژه فعلیم هستم به هرکدوم یه نگاهی بندازم. به هر حال، نمیتونم حواسمو جمع کنم. به خاطر همین بعد از اینکه پروژه وکیل بی قانون و تموم کردم، یکی یکی شروع کردم به دیدنشون. بعضی از طرفدارا میخوان مثل یه گاو سخت و بی وقفه کار کنم. اما فایده اش چیه؟ اینکه چقد سخت کار میکنم مهم نیست باید نتیجه ی خوبی بده.
+ با گذشت زمان احتمالا واقعا به یه گاو تبدیل میشید.
– هه هه هه، شاید ، آه، اما فکر میکنم باید به جای گاو مثل یه روباه باهوش بشم…!