Episode J summer season 2

Episode J summer season 2

Happy Together

برای اولین بار با همراهان نازش “جوون” و “کابی”  راه دور ی رو طی میکنه
این یه بعد ظهر واقعا ارام اوایل تابستانه برای جونکی و پاپی هاش  و اونها از اینکه با همند شادن
دیدار با جوون و کابی
بتازگی به خونه ی جدید نقل مکان کردم چون یه جای دلپذیر با چشم انداز خوب میخواستم. با اینحال، گاهی احساس تنهایی میکنم حتی با اینکه با خواهرم زندگی میکنم. برای همین تصمیم گرفتیم پاپی ها رو به خانواده مون بیاریم و با خواهرم مراقبششون باشیم و در نهایت این همراهان ناز جون و کابی امدن. شاید چون خودم بزرگشون کردم حالا جون و کابی مثل اعضای خانواده ی من هستن. بخاطر این بچه ها احساس میکنم این روزا التیام پیدا کردم. حالا اونها  برام مورد اعتماد ترین خانواده در دنیان
اولین مسافرت با جوون و کابی
خوب نیست زیاد بیارمشون بیرون چون هنوز خیلی بچه ان. مخصوصا جوون که تو ماشین مریض میشه بنابراین ما نمی تونیم مسافرت های دور بریم. فقط  اطراف خونه تو پارک قدم میزنیم.
حالا که امروز اوردمشون بیرون مایلم  دنیای تازه رو بپذیرن و تا جایی که میخوان بازی کنن.کلی خوراکی ام براشون اوردم. خواهرم ام همراهم اومده بنابراین عکس خانوادگی بهمراه جوون و کابی و خواهرم
اجازه بدید دوستامو معرفی کنم
جون ۱ ساله و کابی ۸ ماهه اما هنوز خیلی بچه اند. این دو تا با موهای بلند شخصیت های کاملا متفاوتی برعکس ظاهرشون دارن. جوون با موهای صاف سفید ارامه ، خوب میخوره و از ادما غیر از افراد خانواده میترسه، بنابراین ممکنه نگاه موشکافانه ای به افراد متفرقه داشته باشه ولی وقتی تو خونه ست ارومه. فرق دیگه اش وسواس در مورد غذاست در حالیکه او در مورد چیزای دیگه حریص نیست
کابی با موهای سیاه و براق خیلی زود حسادت میکنه. غذای جوون رو وقتی داره میخوره ازش میگیره. وقتی جوون رو بغل میکنم دنبالم میاد و میخواد که بغلش کنم. برعکس جوون اون همه چیزو میخواد و حسادت میکنه. کابی منو موقع غذا خوردن اذیت میکنه چون به غذا ناخونک میزنه. اون خیلی شیطون و فعاله و یه دقیقه هم نمی تونه یه جا وایسه . دائما در حال جست و خیزه بنابراین اسم کابی رو روش گذاشتم
(까불거리다: Kah-bool-guh-ri-da)
هر دو پاپی باهوشن و از وقتی خیلی کوچیک بودن تربیتشون کردم
برای مراقبتشون کار زیادی لازم نیست جز اینکه رختخوابشونو تمیز کنی و محل خرابکاریشونو تمیز کنی. و من فقط باید موقع حمام کردنشون دقت کنم چون اونا هنوز خیلی کوچیکن. امیدوارم خوب غذا بخورن مخصوصا کابی
یه روز شاد با هردوشون
چون تمام روزو تو خونه هستم بنابراین وقتی فیلمبرداری ندارم همیشه با اونا هستم. ولی موقع فیلمبرداری نمی تونم اونا رو مرتب ببینم  تا هفته ی بعدش .سعی میکنم با وجودیکه سرم شلوغه به طور منظم به فروشگاه های حیوانات خونگی سر بزنم و براشون خوراکی بخرم. من سلامتیشونو در نظر میگیرم بنابراین موقع خرید خیلی دقت میکنم. وقتیم میرم خارج حتما براشون سوغاتی میارم. ژاپن بهشت حیوانات خونگیه نه؟ خوشحالم که محصولات با کیفیتی اونجا براشون هست. هدایای فراوانیم از طرف طرفدارام دریافت کردم که  با قدردانی ازشون استفاده میکنم
اه! یه روز یه حصار سگ ژاپنی  که خیلی قشنگه و راحت میشه ازش اسفاده کرد خریدم. دفه ی بعد که برم ژاپن باید بیشتر برم سراغ خوراکیا و محصلات منحصر بفردشون. شنیدم نژاد موبلند این سگا نیاز به مراقبت ویژه دارن چون به طور ارثی مفاصل ضعیفی دارن. این فکر منو مشغول کرده
هر روز با اونها خوش میگذره. شادترین لحظات وقتیه که با اونا چرت میزنم. تنها وقتی که جاشونو ترک میکنن وقتیه که با من میخوابن. درست مثل صاحبشون خیلی تنبلن
درباره ی زندگی با پاپی ها
امیدوارم تا اخر عمر با من باشن. چون معتقدم که در اینده وجود این سگ ها به اموزش بچه هام و به رشد شخصیتشون کمک میکنه و همینطور می تونن یاد بگیرن چطور علاقمند و نسبت به زندگی دیگران مسئولیت پذیر باشن.
چی میشه اگه با کسی ازدواج کنم که سگها رو مث عضو خانواده دوست نداره؟
این اتفاق رخ نمیده. حتی اگه بشه کاری میکنم که دوسشون داشته باشه. اگه کسی بخواد سگی رو فقط بخاطر اینکه قشنگن بزرگ کنه میگم که بهتره منصرف بشه . سگ های خونگی مث دوست شما  و عضو خانوده ی شما هستن که باهاتون زندگی میکنن و نباید فراموش کنید که این زندگی خیلی با ارزشه. اگه کسی  اونا رو بعد از یه مدت مث اسباب بازی بندازه دورمن شک میکنم که ادم با شعور و با احساسه. بعضی از مردم از سگ ها سوء استفاده میکنن بدون درک زندگی جدید یا نادیده گرفتنشون.این منو نگران میکنه که فکر کنم ادمایی مثل اونها به عنوان بخشی از جامعه ی ما زندگی میکنن. برای مقابله با این مسئله، مقررات قانونی لازم است و جامعه ما برای تغییرش باید پیشرفت کنه. خواهش میکنم فراموش نکنید که موقع زندگی با حیونای خانگی  حس مسئولیت پذیری مهم تر از عشق و محبته. و همیشه اونا رو با عشق در اغوش بگیرین.
وقتی با سگهایی که همیشه منو با عشقی تغییر ناپذیر نگا میکنن زندگی میکنم می تونم بگم یه زندگی رضایت بخشه  چون از اونها عشق دریافت میکنم و به اونها عشق می ورزم

English_ Persian Translation by Masi @leejoongi-fans.com – Thanks

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

Episode J summer season 2_J Special

Happy Together

Lee Joon-gi.

He took the road with his cute partners, Joon and Kah-bi, for the first time.

It’s such a peaceful afternoon of an early summer day for Lee Joon-gi and the puppies that they are just happy being together.

Meet Joon and Kah-bi.

I moved recently to a new place because I wantedto have a pleasant nest with a good view. However, I would feel lonely sometimesas I live only with my sister. That’s why wethought to take puppies into our family and my sister and I discussed a lot howto take good care of them. Then, finally these cute fellows, Joon and Kah-bi came along. Maybe because I have grown up with dogs, Joon and Kah-bi became my family quite naturally. Thanks to these guys I feel that I am healing so much these days. They are my most trusted family in the world now.

The first trip with Joon and Kah-bi

It is not good to take them out too often because they are still too young. Especially Joon gets car sick badly so we can’t travel long distance. Just about a walk in the park around my place once in a while.

Now that I took them this far out today, I intend to have them embrace this new world and play as much as they want. I packed lots of snacks too. Besides, I came with my sister as well. Thus, I will take a nice family photo with Joon, Kha-bi and my sister.

Let me introduce my friends.

Joon is 1 year old and Kah-bi is 8 month old but they are still young. These two long-haired Chihuahuas have so different characters as their appearances. Smooth white haired Joon is gentle, eats well and is afraid of people other than the family. Therefore, he may look fastidious to other people but he is relaxed and gentle when he is home. He is a two-faced dog.Another thing about him is that he gets obsessive about food while he is not greedy about anything else.

Sleek black haired Kah-bi gets jealous easily. She has to take Joon’s food when Joon is eating something. When I hug Joon, she darts in and asks me to hug her. Unlike Joon, she wants everything and gets jealous but she makes me upset at meal times because she is picky about food. She is so active and cheerful that she can’t stay still for a second. She is frisking (까불거리다: Kah-bool-guh-ri-da) all the time so I named her Kah-bi.

Both puppies are so smart that they are housebroken since they were very young.

There’s nothing much to do to take care of them other than changing their stool sheets regularly and cleaning their beds. And I just have to be careful when I give them bath because they are still small. Lately my little hope is that they eat well. Especially Kah-bi!

Happy days with the two

Because I tend to stay home all day, I am always with them when I don’t have filming. However, I will not be able to see them frequently any more once shooting begins for the next work. I try to swing by the regular pet store and pick up their favorite snacks no matter how busy I get. I consider my dog’s health so I choose very carefully when buying their snacks. I never forget gifts for them whenever I go abroad. Isn’t Japan a pet heaven particularly? I am happy that good quality dog goods are abundant there. I received lots of gifts from my fans too. I used them, feeling grateful.

Ah~! The other day, I bought a Japan made dog fence and it is very pretty and easy to use. Next time I go to Japan, I will need to look more for delicious dog snacks or unique goods. I heard that longhaired Chihuahuas need special care because they have hereditarily weak joints. So, I am being mindful about that.

Every day is happy with them. The happiest moment of all is when I take a nap with them. The only time they leave their place is when they sleep with me. Just like their owner, they are too indolent.

About the life with the puppies

I wish they would stay with me till the end. That’s because I believe that in the future the existence of dogs will help teach my kids love and help him develop good personality. It’s also because that you can learn how to stay interested in and be responsible for other people’s life.

What if I were to be married with someone who does not like dogs as family?

It will never happen. Even if it does, I can make her like dogs. If anyone wants to adopt a dog just because it is cute, I would tell him/her not to make the decision so simply. The pet dog is like your friend and your family to live a life with you and you should never forget that it is a precious life. If anyone throws it out like a toy, then I will doubt if he/she is an intellectual human being with sense and sensibility. Some people abuse dogs not knowing novelty of life or ignoring of it. It gets me worried to think that people like them live somewhere as part of our society. To tackle this issue, legal regulations and law enforcement is necessary and our society has to developsystem to change this. Please do not forget that your sense of responsibility hasto come first although love and affection is important when living with pet dogs. And always embrace them with love.

When it comes to the life with the dogs that always look at me with invariable love, I can say that it’s a happier life when I’m receiving love than I’m giving love.

English Translation by Elly @JGfamily – Thanks

(Based on HARU’s Korean translation from Japanese at http://blog.naver.com/uniuni717/120194188235)

NOTE: copy or share with permission please